سرمشقی برای حافظ شدن
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۹۹۷۳۶
اینکه یک بانوی خانهدار و مادر سه فرزند در کنار رسیدگی به امور جاری زندگی و فرزندان و انجام کارهای داخل منزل و البته ایفای نقش همسری و مادری، بتواند با همت و تلاش، مدارج عالی در هنر خوشنویسی را در مدت زمان حدود دو سال (با کم و بیش آن) طی کند و همچنین حافظ 16جزء قرآن کریم هم باشد، شاید اتفاق بینظیر و یا کمنظیری نباشد، اما به هرحال حکایت از صبر، استقامت و پشتکار وی برای رسیدن به موفقیتهایی دارد که شاید خیلیها نتوانند به آنها نائل شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کنار فرزندانم خوشنویس شدم
خانم مشکیباف در دانشگاه ریاضی محض خوانده و احتمالاً وقتی با عدد و رقم سروکار داشته هیچوقت فکر نمیکرده روزی شب و روزش با قلم و دوات و آیات و اشعار بگذرد. خودش درباره ورود به دنیای هنر خوشنویسی میگوید: همه چیز از آموزش خط تحریری به فرزندانم شروع شد. تابستان سال1400 دو نفر از فرزندانم زیر نظر استاد حسین قائمی، از اساتید انجمن خوشنویسان مشهد آموزش میدیدند. بنا به سفارش همسرم من هم آهسته آهسته علاقهمند به یادگیری هنر خوشنویسی شدم. ابتدا زیر نظر استاد قائمی، از آموزش خط نستعلیق شروع کردم. در مدت چند ماه خط نستعلیق مراحل مربوط یعنی مقدماتی، متوسط و خوش را فراگرفتم و بهمن1400 موفق به دریافت مدرک درجه خوش در این رشته از انجمن خوشنویسان ایران شدم و آموزشهایم را برای دریافت مدرک درجه عالی ادامه دادم. در اردیبهشت1401 مدرک عالی در رشته نستعلیق را گرفته و شهریور 1401 نیز در آزمون رشته ثلث و کتابت شرکت کردم و توانستم با موفقیت مدرک عالی در این رشتهها را از انجمن خوشنویسان ایران دریافت کنم. معمولاً یک هنرجوی رشته خوشنویسی وقتی وارد مراحل و مدارج مختلف این هنر و دریافت مدارک مربوط از انجمن خوشنویسان ایران میشود، حدود دوسال وقت لازم است تا مراحل را بهطور کامل بگذراند و در آزمونهای انجمن خوشنویسان ایران، قبول و موفق به دریافت مدارک مربوط در درجات بالا شود. به لطف خداوند و عنایات امام هشتم(ع) و با آموزشها و راهنماییهای استاد قائمی، من توانستم بهمن1401 سه مدرک خوشنویسی با درجه ممتاز در رشتههای ثلث، نستعلیق و کتابت را از انجمن خوشنویسان ایران دریافت کنم. این اتفاق کمسابقهای است که به لطف خدا توانستم به آن نائل شوم. پس از آن مسیر را ادامه دادم تا بتوانم همچنان مدارج عالی این هنر را طی کنم و توانستم به لطف خداوند و براساس اعلام نتایج آزمون انجمن خوشنویسان در اردیبهشت1402 تنها هنرجوی این رشته در میان بانوان و آقایان در سطح کشور باشم که با نمره20 قبول شوم. در حال حاضر هنرجوی خوشنویسی برای دریافت مدرک درجه فوق ممتاز خط ثلث و درجه ممتاز خط نسخ و درجه عالی خط شکسته نستعلیق زیر نظر استاد قائمی در مشهد هستم.
با مشق آیات، حافظ قرآن شدم
این خادمیار حرم مطهر در کنار آموزش هنر خشنویسی و طی مدارج عالی آن تلاش کرده یکی از حافظان قرآن کریم هم باشد و به گفته خودش تا امروز توانسته به لطف خداوند، حافظ 16جزء قرآن مجید شود. او درباره پیوند این راه معنوی و هنرش میگوید: «من چون حافظ 16جزء قرآن کریم هستم، به نوبه خودم از خوشنویسی برای حفظ آیات قرآن کریم کمک میگیرم. به اینگونه که چون سرمشقهای استاد قائمی را باید چندین مرتبه شاید 20 یا 30 دفعه بیشتر بنویسم تا درست و اصولی از کار دربیاید، به همین روش، آیات قرآن را که مینویسم، این آیات برایم تداعی شده و بهتر آنان را حفظ میکنم». خانم مشکیباف با بیان این نکته و تعریف هنر خوشنویسی به شرح تأثیر این هنر در زندگیاش پرداخته و میگوید: «هنر خوشنویسی تلفیقی از دانش، هنر و عرفان است. خوشنویسی یعنی توجه به جنبه تصویری و رعایت اصول و قواعد زیباشناختی حروف و کلمات. خوشنویسی هنری است که هم ارزش کلامی و هم ارزش تصویری دارد و توجه به این خواص مشترک، مهمترین وسیله برای بیان عواطف درون و پیامهای فرهنگی و اجتماعی است. ازطرف دیگر، هنر با دل و جان سروکار دارد. اصلاً کار هنر، کار دل است. دل مخزن هنراست. دل یک هنرمند است که مغز و فکر و دست و زبان او را پای کار میآورد. در این میان هنر خوشنویسی ارتباط نزدیکی با معنویت، معرفت، شناخت و بصیرت دارد. موضوع مهم دیگر، توجه به سخن گهربار حضرت امام خمینی(ره) است که فرمودند: «... هنر، دمیدن روح تعهد در کالبد انسانهاست...» این تعهد و سپس تقویت صبر، استقامت و پشتکار برای رسیدن به هدف در هنر خوشنویسی برای من و امثال من بیشتر تجربه میشود».
دوست دارم صحن و سرای ائمه بقیع(ع) را خوشنویسی کنم
هنرمند در مسیر آموزش هنر و کسب تجربه با هنرش زندگی میکند و تمام آرزوها، افکار و رؤیاهایش با آن درآمیخته میشود و اینجاست که با استفاده از هنر به بیان این آرزوها و رؤیاها میپردازد. در این میان هنرمند متعهد سعی میکند با بهرهبرداری از هنرش به ترویج معارف اسلامی و انسانی نیز بپردازد. امری که این خادمیار حرم مطهر نیز با آن آشناست و دربارهاش میگوید: من با خوشنویسی، قلم و دوات و کاغذ خطاطی، خط ثلث، نستعلیق و... و همه موضوعات مرتبط با خوشنویسی زندگی میکنم. همیشه در آرزوها و افکارم، خوشنویسی جای دارد. به عنوان مثال دوست دارم آیات شریفه قرآن و احادیث حضرات معصومین(ع)، متن وصیتنامه شهدا، سخنان بزرگان و اولیای الهی و... را خوشنویسی کرده و برای ترویج معارف دینی و تعظیم شعائر الهی به دیگران تقدیم کنم. یکی از مهمترین آرزوهایم این است در دوران ظهور امام عصر، حضرت مهدی موعود(عج) بتوانم دستورات و نامههای ایشان را خطاطی و خوشنویسی کنم. همچنین روزی فرا برسد تا با همت عاشقان اهل بیت عصمت وطهارت(ع) برای قبور مطهر ائمه بقیع(ع) ضریح و بارگاهی ساخته شود و امیدوارم این توفیق نصیبم شود بتوانم برای این ضریح مقدس، آیات قرآن و نام مبارک حضرات معصومین(ع) را خوشنویسی کنم.
محمدحسین مروج کاشانی
محمدحسین مروج کاشانیمنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: خادمان رضوی هنر خوشنویسی انجمن خوشنویسان ایران هنر خوشنویسی استاد قائمی قرآن کریم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۹۹۷۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تفال به حافظ یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ به جان او که گرم دسترس به جان بودی...
فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
به جان او که گرم دسترس به جان بودی
کمینه پیشکش بندگانش آن بودی
بگفتمی که بها چیست خاک پایش را
اگر حیات گران مایه جاودان بودی
به بندگی قدش سرو معترف گشتی
گرش چو سوسن آزاده ده زبان بودی
به خواب نیز نمیبینمش چه جای وصال
چو این نبود و ندیدیم باری آن بودی
اگر دلم نشدی پایبند طره او
کی اش قرار در این تیره خاکدان بودی
به رخ چو مهر فلک بینظیر آفاق است
به دل دریغ که یک ذره مهربان بودی
درآمدی ز درم کاشکی چو لمعه نور
که بر دو دیده ما حکم او روان بودی
ز پرده ناله حافظ برون کی افتادی
اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودی
شرح لغت: کمینه:صفت پیشکش/ لمعه ی نور:درخشش نور.
تفسیر عرفانی:۱- حضرت حافظ در بیتهای هفتم و هشتم میفرماید:
او را در خواب حتی نمیبینم، چه رسد به دیدار او. پس اینک که وصال میسر نمیباشد، کاش او را در خواب میدیدم.
* اگر حافظ با پرندگانی که هر صبح نغمه سر میدهند، هم آواز شود، ناله اش فاش نمیشود تا محبوب آگاه شود.
حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
۲- در اندیشه کار یا چیزی یا کسی هستید که فعلاً بسیار دور است؛ بنابراین بهتر است که صرف نظر کنید. وقت را بیهوده از دست ندهید، زیرا دل در گرو آرزوهای رنج آور نهاده اید.
تعبیر غزل:به کسی دل بستهای و این دلبستگی تا به آن حد است که فکر میکنی او تنها بهانهی تو برای زندگی است، اما به وصال او امید نداری. با این حال با تمام وجود در این راه تلاش میکنی و از جان مایه میگذاری.